ترجمه مقاله

شفاء

لغت‌نامه دهخدا

شفاء. [ ش ِ ] (ع اِ) دوا. ج ، اَشفیة. جج ، اَشافی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شفاء که اغلب به فتح شین تلفظ کنند به کسر است . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال 1 شماره ٔ 6 ص 7).
- شفاء از مسألتی ؛ جواب شافی دادن . تبیین و روشن کردن آن . (یادداشت مؤلف ).
|| (اِمص ) تندرستی . (ناظم الاطباء)(آنندراج ). صحت و تندرستی بعد از مرض ، و به فتح اول خطاست . (از غیاث اللغات ). بازگشت اخلاط به اعتدال . (تعریفات جرجانی ). و رجوع به شفا شود.
ترجمه مقاله