ترجمه مقاله

شفاعتگر

لغت‌نامه دهخدا

شفاعتگر. [ش َ ع َ گ َ ] (ص مرکب ) کسی که گناهکار را بیامرزاند. (آنندراج ). خواهشگر. میانجی . درخواهنده :
بعد از آن در زیر دار آور مرا
تا بخواهد یک شفاعتگر مرا.

مولوی .


پیمبر کسی را شفاعتگر است
که در جاده ٔ شرع پیغمبر است .

(بوستان ).


کنی مصطفی را شفاعتگرم
دهی ساغر از ساقی کوثرم .

ملا عبداﷲ هاتفی (از آنندراج ).


شفاعتگر میکشان مصطفاست
که ته جرعه اش بهره ٔ انبیاست .

میرزا محمد صادق (از آنندراج ).


ترجمه مقاله