ترجمه مقاله

شفایی اصفهانی

لغت‌نامه دهخدا

شفایی اصفهانی . [ ش َ یی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) حکیم شرف الدین حسن ، فرزند حکیم ملای اصفهانی . از پزشکان نامی و از گویندگان نامدار اصفهان در قرن یازدهم هجری بود. میرداماد از او تمجید کرده . شفایی طبیب خاص و ندیم شاه عباس اول بود. درانواع نظم از قصیده و غزل و مثنوی طبعآزمائی کرده وآثاری شیوا از خود بجا گذاشته است ، از جمله مثنویی در وزن حدیقه ٔ سنایی بنام نمکدان گفته که از غایت لطف برخی آنرا از سنایی میدانند. ابیات زیر از اوست :
نظر به جانب او بی نظر توان کردن
حجاب چهره ٔ عشاق عین بینایی است
ببین و هیچ مبین و بدان وهیچ مدان
که خاکپای ادب کیمیای دانایی است .

#


غم عالم پریشانم نمی کرد
سر زلف پریشان آفریدند
نمی ترسید از دوزخ شفایی
غم جانسوز هجران آفریدند.

#


دیدی که خون ناحق پروانه ، شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند.
(از مجمعالخواص ص 204) (ریاض العارفین ص 212) (فرهنگ سخنوران ). و رجوع به مجمعالفصحاء ج 2 ص 21 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله