ترجمه مقاله

شفت

لغت‌نامه دهخدا

شفت . [ ش َ ] (اِخ ) نام قریه ای از گیلان که در آنجا ظروف مانند کاسه و حقه ومرتبان کاشی نیک سازند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ) (از انجمن آرا). قصبه ٔمرکز دهستان شفت واقع در نه هزارگزی جنوب شرقی فومن .روزهای دوشنبه بازار عمومی دارد. (فرهنگ فارسی معین ). قصبه و مرکز دهستان شفت از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). و رجوع به شفت (نام یکی از دهستانهای ...) شود.
ترجمه مقاله