ترجمه مقاله

شفع

لغت‌نامه دهخدا

شفع. [ ش َ ] (ع اِ) جفت . خلاف وتر. ج ، اشفاع . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء). جفت . (دهار) (ترجمان القرآن ) (از اقرب الموارد). || روز عید اضحی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روز اضحی بسبب داشتن روز همانند و متشابه ، چنانکه به روز عرفه «وتر» گویند. (از اقرب الموارد). || خلق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عالم خلق است و آن مرتبت دوم است . (فرهنگ مصطلحات عرفا از اصطلاحات الصوفیه ).
ترجمه مقاله