ترجمه مقاله

شفع

لغت‌نامه دهخدا

شفع. [ ش َ ] (ع مص ) جفت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ). جفت کردن ، یعنی افزودن یک واحد به یک . (از اقرب الموارد). || جفت کردن رکعت را. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || جفت شدن برای کسی اشباح ، شفعت لی الاشباح (مجهولاً)؛ جفت شد مر مرا اشباح یعنی یک چیز را دو دیدم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اعانت کردن کسی را بر عداوت و ضرر کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زیاده کردن چیزی را بر چیزی . قوله تعالی : من یشفع شفاعة حسنة (قرآن 85/4)؛ ای یزد عملاً الی عمل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله