شفقت کردنلغتنامه دهخداشفقت کردن . [ ش َ ف َ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مهربانی کردن . مهر ورزیدن . مهربانی نمودن : بر مجرمان و ظالمان شفقت کردم . (گلستان ).به دل بر او شفقت کن ولی مروبه سرش .(گلستان ).