ترجمه مقاله

شفوف

لغت‌نامه دهخدا

شفوف . [ ش ُ ] (ع مص ) مصدر به معنی شَفَف . (ناظم الاطباء). تنک گردیدن جامه چنانکه پیدا و آشکار شود آنچه در زیر وی است . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تنک شدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به شفف شود. || لاغر و نزار گردیدن تن کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گداخته شدن تن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ).
ترجمه مقاله