ترجمه مقاله

شقرة

لغت‌نامه دهخدا

شقرة. [ ش ُ رَ ] (ع اِ) سرخی سپیدی آمیخته .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رنگی است . زردی مایل به اندک سرخی باشد، و در بحر الجواهر نوشته که رنگی است میان سرخی و زردی و در منتخب نوشته که سرخی با سیاهی آمیخته . (آنندراج ) (از غیاث ).سرخی که بر مردم بود. (مهذب الاسماء) : و هی [ ای السلت ] اشد شقرة من الحنطة و اقرب الحمرة. (تذکره ٔ ابن بیطار). || سرخی خالص در اسب . (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله