ترجمه مقاله

شلاء

لغت‌نامه دهخدا

شلاء.[ ش َل ْ لا ] (ع ص ) مؤنث اشل ؛ گویند: امراءة شلاء؛ زن تباه دست . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). زن تباه دست . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). دست خشک . (دهار). تأنیت اشل ، زن که دست وی شل باشد. (یادداشت مؤلف ).
- عین شلاء ؛ چشمی که بینایی آن رفته باشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
- ید شلاء ؛ دست تباه و خشک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله