شمارنامه
لغتنامه دهخدا
شمارنامه . [ ش ُ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ٔعمل . نامه ٔ اعمال . نامه ٔ اعمال که ملکین نویسند از کارهای خیر و شر آدمی . (یادداشت مؤلف ) :
به کف چه دارم از این پنج شمرده تمام
شمارنامه با صدهزار گونه وبال .
|| دوسیه . (یادداشت مؤلف ). پرونده .
به کف چه دارم از این پنج شمرده تمام
شمارنامه با صدهزار گونه وبال .
کیانی .
|| دوسیه . (یادداشت مؤلف ). پرونده .