ترجمه مقاله

شمالو

لغت‌نامه دهخدا

شمالو. [ ش َ ] (اِ) نبات ادبر. (مهذب الاسماء). سماروغ . نوعی قارچ . (یادداشت مؤلف ). فطر. کمات . کما. (مهذب الاسماء): الفقعه ؛ شمالو. (دهار). القرحان ؛ نوعی است از شمالو. (مهذب الاسماء). رجوع به سماروغ و مترادفات دیگر شود.
ترجمه مقاله