شمسی
لغتنامه دهخدا
شمسی . [ ش َ ] (اِخ ) از گویندگان معاصر سلطان سعید و مداح اوست . ابیات زیر از اوست :
کشیدی خنجر و آیینه ٔ رخسارخود کردی
به چشم عاشقان نظاره ٔ دیدار خود کردی .
ز رویم آن زمان اشک ندامت پاک خواهد شد
که سر در راه آن سرو خرامان خاک خواهد شد.
کشیدی خنجر و آیینه ٔ رخسارخود کردی
به چشم عاشقان نظاره ٔ دیدار خود کردی .
ز رویم آن زمان اشک ندامت پاک خواهد شد
که سر در راه آن سرو خرامان خاک خواهد شد.
(از مجالس النفائس ص 306).