ترجمه مقاله

شمشه

لغت‌نامه دهخدا

شمشه . [ ش ِ ش َ / ش ِ ] (اِ) شوشه . شفشه . شمش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود. || ابزاری چوبین مانند خطکش به درازی یک یا دو متر که برای تراز کردن آجرها بکار رود. (فرهنگ فارسی معین ). چوبی چون سطاره ای بلند و بزرگ که بنایان بدان اندازه ها راست کنند. (از یادداشت مؤلف ).
- شمشه کاهگل ؛ کاهگل بدنه ٔ دیوارهای اطاق از دو سوی محدود به دو پیش آمدگی که ساخته از گچ باشد؛ بدین شرح که برای کاهگل کردن سطح دیوارها ابتدا با شمشه ٔ آلت بنایی و در دو طرف هر بدنه ٔ دیوار از زیر سقف تا سطح زمین به قطر همان شمشه برآمدگی یکدست و تراز از گچ می مالند و سپس سطح میان این دو برآمدگی گچی را کاهگل می مالند و بدین ترتیب سطحی صاف ، تراز و بدون فرورفتگی و برآمدگی بوجود می آورند.
ترجمه مقاله