شمعقد
لغتنامه دهخدا
شمعقد. [ ش َ ق َ ] (ص مرکب ) راست بالا مانند شمع. (ناظم الاطباء). شمعبالا. از اسمای محبوب است . (آنندراج ) :
شهید جلوه ٔ آن شمعقد گل پوشم
دماغ بلبل و پروانه بر مزارم سوخت .
رجوع به شمع بالا شود.
شهید جلوه ٔ آن شمعقد گل پوشم
دماغ بلبل و پروانه بر مزارم سوخت .
سراج المحققین (از آنندراج ).
رجوع به شمع بالا شود.