ترجمه مقاله

شمل

لغت‌نامه دهخدا

شمل . [ ش َ م َ ] (اِ) کفش روستایی . (ناظم الاطباء). پای افزار چرمین باشد و یا پای افزاری را گویند که زیر آن از چرم خام و رویش از ریسمان باشد و آنرا چاروق گویند. (برهان ). پای افزار باشد و آنرا شمم نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به شمم شود.
ترجمه مقاله