ترجمه مقاله

شناح

لغت‌نامه دهخدا

شناح . [ ش َ ] (اِ) تخته ای که بروی مشکهای پرباد بندند و بروی آب اندازند. (ناظم الاطباء). کلک . رجوع به کلک شود.
ترجمه مقاله