ترجمه مقاله

شناسایی

لغت‌نامه دهخدا

شناسایی . [ ش ِ ] (حامص ) شناسائی . عمل شناختن . وقوف . معرفت . عرف .عرفان . تعریف . علم . شناخت . (یادداشت مؤلف ). معرفت و علم و آگاهی و دانایی . (ناظم الاطباء) :
همه در شناسایی اختران
فروگفته احوال گردون در آن .

نظامی .


شناساییش بر کس نیست دشوار
ولیکن هم به حیرت میکشد کار.

نظامی .


دمی با حق نبودی چون زنی لاف شناسایی
تمام عمر با خود بودی و نشناختی خود را.

وحید قزوینی .


- شناسایی دادن ؛ خود را معرفی کردن به کسی که خود او را یا کسان او را از پیش می شناخته است . (یادداشت مؤلف ). خود را به نشانیها شناساندن .
|| اعتراف . اقرار. (یادداشت مؤلف ). || آشنایی . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). تعارف . معارفه . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله