ترجمه مقاله

شندر

لغت‌نامه دهخدا

شندر. [ ش ِ دِ ] (ص ) جندر. ژنده . کهنه و فرسوده .
- شندر پندر ؛ پندر ظاهراً از توابع شندر است و شندر و شندره و شرنده به معنی ژنده و کهنه و پاره پاره است و در مورد اشخاص بمعنی بد سر و وضع و ژولیده و پاره پوره و کثیف و حقیر استعمال می شود. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ). رجوع به چندر پندر شود.
ترجمه مقاله