شنغلغتنامه دهخداشنغ. [ ش ُ ن ُ ] (اِ) شاخ گاو باشد. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (ناظم الاطباء). رشیدی ندارد و جهانگیری بدون شاهد آورده و ظاهراً مصحف شغ باشد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).