شهاقلغتنامه دهخداشهاق . [ ش ُ ] (ع مص ) گردانیدن گریه را در سینه ٔ خود. شهیق . تشهاق . || رسیدن کسی را چشم زخم : شهقت عین الناظر علیه . (منتهی الارب ).