شهب
لغتنامه دهخدا
شهب . [ ش َ ] (ع مص ) سوختن کسی را گرمی و سردی و برگردانیدن گونه ٔ آن را: شهبه الحر و البرد. (منتهی الارب ). سوختن روی کسی را و تغییر دادن رنگ وی را. (از اقرب الموارد). || لاغر و بی علف گردانیدن سال ، مواشی قوم را و هلاک ساختن : شهبت السنةُ القوم َ. (منتهی الارب ).