ترجمه مقاله

شهدانج

لغت‌نامه دهخدا

شهدانج . [ ش َ ن َ ] (معرب ، اِ مرکب ) شاهدانج . تخم قنب است . (منتهی الارب ) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).مأخوذ از شهدانه ٔ فارسی و بمعنی آن : شهدانج معروف است صحرائی و بستانی می باشد. (نزهةالقلوب ). و رجوع به شاهدانج و شاهدانه و شهدانه و المعرب جوالیقی ص 206 و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 224 شود.
- شهدانج بری ؛ حب السمنة است . (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله