ترجمه مقاله

شهفور

لغت‌نامه دهخدا

شهفور. [ ش َ ] (معرب ، اِ) معرب شاهپور. (یادداشت مؤلف ). || (اِخ ) نامی از نامهای اسلامی از جمله ابوالمظفر شهفوربن طاهر اسفراینی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به محمد اسفراینی و ابوالمظفر... و طاهربن محمد اسفراینی و تاریخ سیستان ص 259، 258 شود.
- شهفور آزادمرد؛ کمک و یاوراحمدبن موسی که نماینده ٔ عمرو بود در کارهای جنگ و نماز خراج به سیستان . (از تاریخ سیستان ص 247).
ترجمه مقاله