ترجمه مقاله

شواحط

لغت‌نامه دهخدا

شواحط. [ ش ُ ح ِ ] (اِخ ) علم مرتجلی است برای موضعی . کوه معروفی است در نزدیکی مدینه نزدیک سوارقیه . (از معجم البلدان ). کوهی است نزدیک سوارقیه میان مکه و مدینه . (منتهی الارب ). || حصاری است در یمن . || یوم شُواحِط؛ روزی است از روزهای عرب . (از منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله