ترجمه مقاله

شوحط

لغت‌نامه دهخدا

شوحط. [ ش َ ح َ ] (ع اِ) نوعی از درخت های کوهی که از چوب آن کمان سازند. آنچه از درخت نبع که در زمین پست روید. (از منتهی الارب ). درختی است که از آن چوبهای محکم سازند و یا آنکه نوعی از نبع است و یا آنکه بمعنی شریان است که اسم آن بنا به محلی که میروید مختلف است ، آنکه در قله ٔ کوه روید نبع است و آنکه در جای نشیب روید شریان است و آنکه در پستی کوه روید شوحط خوانند. (از اقرب الموارد).درخت که از آن کمان کنند. (مهذب الاسماء). اسم عربی درختی است بزرگ و شاخهای او صلب و بی گره و برگش شبیه به برگ بید و از چوب او کمان میسازند. در کلمه ٔ «طخش » ابن البیطار گوید: برخی گویند طخش شوحط است ، لیکن کلمه ٔ شوحط را در ردیف الفبائی کتاب مفردات نیاورده است . (یادداشت مؤلف ). نبع. شریان (درخت معروف ). درخت راش . قسمی از درختان کوهی که از آن کمان کردندی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شریان و نبع و راش شود.
ترجمه مقاله