ترجمه مقاله

شورج

لغت‌نامه دهخدا

شورج . [ ش َ رَ ] (معرب ، اِ) معرب شوره . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). معرب شوره ٔ فارسی است یعنی بارود. رجوع به شوره شود.
ترجمه مقاله