ترجمه مقاله

شورچشم

لغت‌نامه دهخدا

شورچشم . [ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) کسی که نظر او به چیزها ضرر رساند و مردم را بیمار نماید. (غیاث )(آنندراج ). بدچشم . که چشمش زود به مردم اثر کند و بتازی عَیون گویند. (رشیدی ). کسی که نظر و نگاه وی ازروی بدی و حسادت باشد و مورث ضرر و اذیت مردم گردد.(ناظم الاطباء). که چشم زخم رساند. (یادداشت مؤلف ). نحس چشم . (انجمن آرا). آنکه از نظرش به کسی یا چیزی زیان وارد آید. (فرهنگ فارسی معین ). عَیون . (نصاب ).
ترجمه مقاله