شوسلغتنامه دهخداشوس . [ ش َ وَ ] (ع مص ) شدید بودن و گستاخ بودن در جنگ . (از اقرب الموارد). || نگریستن به گوشه ٔ چشم از تکبر یا خشم یا چشم را تنگ کرده و پلکها را فروخوابانیده نگریستن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).