ترجمه مقاله

شوکل

لغت‌نامه دهخدا

شوکل . [ ش َ ک َ ] (ع اِ) پیادگان ، یا میمنه یا میسره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سپاه پیاده . (از ناظم الاطباء). || ناحیه و کرانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ناحیه . (از اقرب الموارد). || نوعی از خار که آن را عوسجة هم گویند. (منتهی الارب ). عوسج . (از اقرب الموارد). رجوع به عوسج و عوسجة شود.
ترجمه مقاله