ترجمه مقاله

شکاک

لغت‌نامه دهخدا

شکاک . [ ش َک ْ کا ] (ع ص ) کثیرالشک و کسی که بسیار شک کند و تردید داشته باشد. (ناظم الاطباء). بسیار شک کننده . دیرباور. بسیارشک . ج ، شَکّاکین . (یادداشت مؤلف ). کسی که منکر حصول علم باشد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکاکان شود.
ترجمه مقاله