ترجمه مقاله

شکایت گستری

لغت‌نامه دهخدا

شکایت گستری . [ ش ِ ی َ گ ُ ت َ ] (حامص مرکب ) گله مندی . شکایت . گله گزاری . (فرهنگ فارسی معین ) :
او تو را کی گفت کاین گلبتره ها را جمع کن
تا تو را لازم شود چندین شکایت گستری .

انوری (ازآنندراج ).


|| ناله و زاری . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله