ترجمه مقاله

شکران

لغت‌نامه دهخدا

شکران . [ش ُ ] (ع اِمص ) سپاسداری . مقابل کفران . (منتهی الارب )(آنندراج ). شکر. سپاس . سپاسگزاری . (یادداشت مؤلف ).تشکر. (ناظم الاطباء). خلاف کفران . (اقرب الموارد).
- شکران نعمت ؛ سپاسداری نعمت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله