شکرفام
لغتنامه دهخدا
شکرفام .[ ش َ ک َ ] (ص مرکب ) شکری . شکری رنگ . به رنگ شکر. سپید که کمی به زردی زند. (یادداشت مؤلف ) :
نقاب شکرفام بندد هوا را
چو صبح از شکرخنده دندان نماید.
و رجوع به شکری شود.
نقاب شکرفام بندد هوا را
چو صبح از شکرخنده دندان نماید.
خاقانی .
و رجوع به شکری شود.