شکر چیدن
لغتنامه دهخدا
شکر چیدن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برداشتن و گرد کردن شکر نثارکرده . (یادداشت مؤلف ) :
از گهر گرد کردن بفخم
نه شکر چیده هیچکس نه درم .
ورجوع به شکرچین و شکرچینی شود.
از گهر گرد کردن بفخم
نه شکر چیده هیچکس نه درم .
عنصری .
ورجوع به شکرچین و شکرچینی شود.