ترجمه مقاله

شکل

لغت‌نامه دهخدا

شکل . [ ش َ ] (ع مص ) پوشیده شدن کاری و مشتبه شدن . || رسیدن بعض انگور و یا سیاه گردیدن و به پختن درآمدن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || مقید به نقطه و اعراب گردانیدن کتاب و واضح و پیدا گردانیدن آنرا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نقطه و عجم بر زدن . (تاج المصادر بیهقی )(المصادر زوزنی ). خجک و حرکت نهادن کتابت را. ذبر. (یادداشت مؤلف ). || شکال را میان تصدیر وتنگ شتر بستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شکال بستن پای ستور را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکال بر اسب نهادن . (المصادر زوزنی ). شکال بر اسب و مرغ نهادن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله