ترجمه مقاله

شیخو

لغت‌نامه دهخدا

شیخو. [ ش َ ] (اِخ ) الاب لویس (1859 - 1927 م .). از نصارای جزیره (یعنی بین النهرین ). اسم حقیقی او از قرار تقریر معجم المطبوعات العربیه رزق اﷲبن یوسف بن عبدالمسیح بن یعقوب بن عبدالمسیح بوده و من نمیدانم شیخو نام خانوادگی این خاندان بوده یا نام مستعاری که او برای خود اتخاذکرده بوده است . وی در سنه ٔ 1859 م . در ماردین شهر معروف بین النهرین شمالی متولد گردیده و بعدها سفری به اروپا نمود و در مدارس ژزوئیتهای آنجا مبادی تحصیلات اولیه و السنه ٔ یونانی و لاتینی و فرانسه را آموخت وسپس مراجعت به بیروت نمود و در سلک آباء یسوعین بسیار متعصب عنود (یعنی ژزوئیتها) درآمد و بتألیف بعضی کتب که اسامی آنها در معجم المطبوعات العربیه و اعلام خیرالدین زرکلی مشروح است مشغول گردید، از قبیل مجانی الادب و شعراء النصرانیة و علم الادب و معرض الخطوط العربیة و الاَّداب العربیة فی القرن التاسععشر. و اغلب این کتب مشحون است از اغلاط و اوهام تاریخی . علاوه بر غلطهای ناشی از بیسوادی و سطحی بودن معلومات او اغلب تعمد و تعصب در قلب حقایق تاریخی نیز در کار بوده است و همیشه و در جمیع مؤلفات خود مطمح نظر او وهدف یگانه ٔ فعالیت او این بوده که مزایای اسلام را بزعم فاسد خود مغلوب و معکوس جلوه دهد و نصرانیت را (آنهم نصرانیت ژزوئیتی را که بناء آن بر افترا و کذب صریح و قبیح و بهتان و جحد و انکار مزایای سایر مذاهب است ) پاک و طاهر و نورانی مثل آفتاب در وسطالسماء که چشم های نوع بشر را از تلألؤ خود خیره میکند بعالمیان ارائه دهد. در کتاب شعراء النصرانیة او اکثریت عظیمه ٔ اشخاصی را از روی عمد و قصد نه از راه خطا واشتباه نصرانی می شمرد که یا از شعرای جاهلیین قبل از اسلام بوده اند یا از مسلمین خاص خالص ، و هم چنین در مجانی الادب نیز از همان روحیه ٔ تدین کاذب بقصد نشر مزایای مذهب خود و اخفاء مزایای مذاهب دیگر همین کار را کرده است و من چند مثال از این کتاب اخیر که هم تعمد و هم بغایت سطحی بودن معلومات او را در عربیت و رجال و تاریخ نشان میدهد ذیلاً میزنم تا مجملاً از جنس مطالبی که او در این کتاب گنجانیده است نمونه به دست آید. در جزء 3 ص 194 بجای «عبداﷲبن الزّبیر» معروف که بعد از وفات معاویه در مکه و حجاز ادعای خلافت کرداو مکرراً «عبداﷲبن الزبیری » (با یاء نسبت در آخر) نگاشته است . در جزء 4 همان کتاب ص 298 گوید «و من خطباء النصرانیة خالد القسری » و حال آنکه او یکی از مشاهیر مسلمین و یکی از عمال خلفاء بنی امیه بوده است منتهی این است که مادرش نصرانیه بوده است و بسیار فرق هست مابین کسی که فقط مادرش عیسوی بوده است و او ازمشاهیر مسلمین با کسی که خود او از «خطباء نصرانیت »بوده است ، مانند خاقانی شاعر معروف که مادرش عیسوی بوده است و خود او از مشاهیر شعراء مسلمین . و در همان جزء 4 ص 308 گوید: «و منهم [ ای من کتاب النصاری ]ابن المقفع»، و حال آنکه در هیچ یک از کتب تواریخ و رجال و ادب ، مطلقاً و اصلاً و بوجه من الوجوه هیچکس چنین نسبتی به ابن المقفع نداده است . و باز در جزء 4 همان کتاب ص 307 در ترجمه ٔ فیلسوف معروف مسلمین یعقوب بن اسحاق بن الصباح بن عمران بن اسماعیل بن محمدبن الاشعث بن قیس بن معدیکرب الکندی گوید: «الکندی النصرانی و کان شریف الاصل نصرانیاً... الخ »، و حال آنکه وی و آباء و اجداد وی در جاهلیت همواره از ملوک عرب و در اسلام اغلب از امراء و رؤسای مشهور مسلمین بوده اند و قفطی در حق یعقوب بن اسحاق کندی صاحب ترجمه گوید: «المشتهر فی الملة الاسلامیة بالتبحر فی فنون الحکمة الیونانیة و الفارسیة و الهندیة»، و نیز گوید: «و لم یکن فی الاسلام من اشتهر عند الناس بمعاناة علوم الفلسفة حتی سموه فیلسوفاً غیر یعقوب هذا» . و باز از اغلاط مضحکه ٔ او در مجانی الادب ج 4 ص 3 آن است که فصلی از کتاب مواقف قاضی عضدالدین ایجی نقل کرده و در آخر آن فصل مأخذ خود را اینگونه مرقوم داشته : «المواقف لعاضدالدولة الایجی » بجای عضدالدین الایجی . و در جزء 6 ص 322 بطور عنوان چنین دارد «فتح القدس لصلاح الدین » بجای «فتح صلاح الدین للقدس » که ازآن معلوم میشود که وی با لغت صحیح عربی و اسلوب تعبیرات عرب نیز مأنوس نبوده است . و باز از اغلاط واضحه ٔ اوست که در جزء 4 مجانی الادب ص 108 اشعاری نقل کرده به این عنوان . «نخبة من الصادح و الباغم ، لابن حجة الحموی »، و حال آنکه صادح و باغم که دو مرتبه چاپ هم شده است یکی در سنه ٔ 1292 هَ . ق . در مصر و دیگر درسنه ٔ 1886 م . در بیروت به اجماع مورخین از ابن الهباریة متوفی در سنه ٔ 502 هَ . ق . از معاصرین نظام الملک طوسی است و وی متجاوز از سیصدوسی سال قبل از ابن الحجة حموی متوفی در 837 هَ . ق . میزیسته است . و در ختام این نکته را یادآوری میکنم که مفیدترین تألیفات لویس شیخو صاحب ترجمه و خالی ترین آنها از اکاذیب معمولی او کتاب «الاَّداب العربیة فی القرن التاسععشر و الربع الاول من القرن العشرین » است زیرا اساس این کتاب بر تراجم احوال مستشرقین است که اغلب عیسوی میباشند. معهذا در این کتاب موضوعی برای نصرانی بودن و نصرانی قلمداد کردن غیرنصرانی که هدف زندگانی او بوده است به دست او نیفتاده بوده است والا البته همان طریقه ٔمعمولی خود را ادامه میداده است . صاحب ترجمه در روز دسامبر 1927 م . (و تاریخ 1928 م . در معجم المطبوعات العربیة سهو است ) مطابق 13 جمادی الاَّخره ٔ سنه ٔ 1346 هَ . ق . در بیروت وفات یافت در سن 68سالگی . (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی ، مجله ٔ یادگار سال 5 شماره ٔ 3). و نیز رجوع به معجم المطبوعات العربیة شود.
ترجمه مقاله