ترجمه مقاله

شیدوش

لغت‌نامه دهخدا

شیدوش . (اِخ )پسر گودرز و برادر گیو. (از برهان ) (از جهانگیری ) (از انجمن آرا). نام پسر گودرز، یکی از پهلوانان ایرانی . (از فهرست ولف ). پسر گودرز کشواد. (مجمل التواریخ و القصص ص 315) (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 70). یکی از پهلوانان دربار کی کاوس . (یادداشت مؤلف ). از پهلوانان عهد کیخسرو. (شاهنامه چ خاور ج 3 ص 115). پسر گودرز،پهلوان ایرانی . (از فرهنگ فارسی معین ) :
بیک دست شیدوش جنگی بپای
چو شیروی شیراوژن رهنمای .

فردوسی .


وز آن سو که گودرز کشواد بود
چو گیو و چو شیدوش و فرهاد بود.

فردوسی .


چو گودرز و چون طوس و گیو دلیر
چو گستهم و شیدوش و بهرام شیر.

فردوسی .


ترجمه مقاله