ترجمه مقاله

شیرینی خوردن

لغت‌نامه دهخدا

شیرینی خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) خوردن شیرینی و حلوا. || رسم نامزدی کردن عروسی را برای دامادی . احتفالی برای نامزدی عروسی به دامادی پیش از احتفال عقد نکاح . در مجلس جشنی زنی رانامزد مردی کردن . منعقد ساختن مجلس شیرینی خوران عروس از خویشان و دوستان . (یادداشت مؤلف ). جشنی که در وقت مقرر نمودن نسبت عروس و داماد پیش از کتخدایی کنند، و در عرف هند او را منگنی خوانند و این همان شربت خوردن است . (آنندراج ). رجوع به شیرینی خوران شود.
ترجمه مقاله