شیرین تکلم
لغتنامه دهخدا
شیرین تکلم . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ص مرکب ) آنکه با حلاوت سخن می گوید. (ناظم الاطباء). شیرین سخن :
نه از خط شیر شد پشت لب آن شیرین تکلم را
که از دل بستگیها حرف گرد آن دهن گردد.
رجوع به شیرین سخن شود.
نه از خط شیر شد پشت لب آن شیرین تکلم را
که از دل بستگیها حرف گرد آن دهن گردد.
صائب تبریزی (ازآنندراج ).
رجوع به شیرین سخن شود.