ترجمه مقاله

شیر و سبخ

لغت‌نامه دهخدا

شیر و سبخ . [ رُ س ِ ب َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نابجا و ناموافق و مخالف . (ناظم الاطباء). کنایه از ناساز و مخالف . (آنندراج ) :
چه گویم مشتری راکز نحوست
سعادت بر دلم شیر و سبخ کرد.

عمید لومکی (از آنندراج ).


«سِبَخ » به معنی نمک است . (آنندراج ).
ترجمه مقاله