شیشه جانی
لغتنامه دهخدا
شیشه جانی . [ شی ش َ / ش ِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت شیشه جان . نازک مزاجی . (یادداشت مؤلف ) :
سالم از سنگلاخ تن یک بار
با همه شیشه جانی آمده ام .
از کمان نرم بر من زور چندین می رود
شیشه جانیهای من دارد شلائین دست را.
رجوع به شیشه جان شود.
سالم از سنگلاخ تن یک بار
با همه شیشه جانی آمده ام .
صائب تبریزی (از آنندراج ).
از کمان نرم بر من زور چندین می رود
شیشه جانیهای من دارد شلائین دست را.
صائب تبریزی (از آنندراج ).
رجوع به شیشه جان شود.