ترجمه مقاله

صاحب جمع

لغت‌نامه دهخدا

صاحب جمع. [ ح ِ ج َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مأمور جمعآوری مالیات در دوره ٔ مغول . ج ، صاحب جمعان : تا رعایا آن را بدو قسط باده و نیم و حق خزانه با صاحب جمعی که در هر ولایت منصوب گشته میرسانند. (تاریخ غازان خانی ص 264). || در روزگار صفویه صاحب جمع کسی را می گفتند که مسؤول ضبط و تحویل نوعی از اموال دیوانی بود چون : صاحب جمع خزانه ، صاحب جمع جباخانه ، صاحب جمع قیچاچی خانه (خیاطخانه ٔ سلطنتی )، صاحب جمع میوه خانه ، صاحب جمع غانات ، صاحب جمع آبدارخانه ، صاحب جمع شترخان ، صاحب جمع قهوه خانه ، صاحب جمع رکابخانه ، صاحب جمع مشعلخانه و نقاره خانه ، صاحب جمع انبار، صاحب جمع اصطبل ، صاحب جمع شربت خانه . (تذکرةالملوک چ مینورسکی صص 45 - 52).
ترجمه مقاله