ترجمه مقاله

صاحب سماع

لغت‌نامه دهخدا

صاحب سماع . [ ح ِ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سماع دارنده . سماع کننده :
حمل بی صبری مکن بر گریه ٔ صاحب سماع
اهل دل داند که تا زخمی نخورد آهی نکرد.

سعدی .


رجوع به سماع شود.
ترجمه مقاله