صاحب قرانی
لغتنامه دهخدا
صاحب قرانی . [ ح ِ ق ِ ] (حامص مرکب ) صفت صاحب قران :
بعمدا علی بن عمران به آخر
رسد زین ریاست به صاحب قرانی .
زمین را مهیا به مالک رقابی
فلک را مسمی به صاحب قرانی .
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بوده است .
در نکویی چون عمادی از سخن
دعوی صاحب قرانی میکنی .
مرکز دائره ٔ گیتی ستانی و مدار نقطه ٔ صاحب قرانی . (جامعالتواریخ رشیدی ).
رجوع به صاحب قران شود.
بعمدا علی بن عمران به آخر
رسد زین ریاست به صاحب قرانی .
منوچهری .
زمین را مهیا به مالک رقابی
فلک را مسمی به صاحب قرانی .
فرخی .
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بوده است .
سوزنی .
در نکویی چون عمادی از سخن
دعوی صاحب قرانی میکنی .
عمادی شهریاری .
مرکز دائره ٔ گیتی ستانی و مدار نقطه ٔ صاحب قرانی . (جامعالتواریخ رشیدی ).
رجوع به صاحب قران شود.