ترجمه مقاله

صادق

لغت‌نامه دهخدا

صادق . [ دِ ] (اِخ ) ابن خلف بن صادق بن کتیل انصاری طلیطلی اندلسی . ابن بشکوال گوید: وی سفری به مشرق کرد و حدیث شنید و روایت کرد و در برغش از قراء قرب طلیطله سکونت جست و پس از سال 470 هَ . ق . درگذشت . (معجم البلدان ج 2 ص 128). و در حلل السندسیة آرد: ابوالحسن صادق بن خلف بن صادق بن کتیل انصاری ، از مردم طلیطله است . وی در برغش سکونت جست از آن پس که سفری به مشرق کرد و حج گزاشت وبه بیت المقدس رفت . هنگامی که نصربن ابراهیم مقدس و ابوالخطاب علأبن حزم از مشرق بازگشته به اندلس میرفتند وی به دریا از ایشان حدیث فراگرفت . به خط خود علم بسیار نوشت . فاضل ، متدین ، عفیف و متواضع بود و پس از 470 هَ . ق . درگذشت . (الحلل السندسیة ج 2 ص 12).
ترجمه مقاله