ترجمه مقاله

صاف و پوست کنده

لغت‌نامه دهخدا

صاف و پوست کنده . [ ف ُ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) صریح . آشکارا. روشن . بی کنایت . صاف و ساده . بی پرده . و رجوع به صاف و ساده شود.
ترجمه مقاله