ترجمه مقاله

صالح دهقان

لغت‌نامه دهخدا

صالح دهقان . [ ل ِ ح ِ دِ ] (اِخ ) او یکی از نجیب زادگان خراسان و از کسانی است که حاضر به مجلس امیر ابوجعفر میشده است و رودکی نام او را قرین بلعمی آورده و گوید:
یک صف میران و بلعمی بنشسته
یک صف حران و پیر صالح دهقان .
رجوع به احوال و اشعار رودکی تألیف نفیسی ص 570 شود.
ترجمه مقاله