ترجمه مقاله

صالح عباسی

لغت‌نامه دهخدا

صالح عباسی . [ ل ِ ح ِ عَب ْ با ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن عباس . وی عم منصور است . چندی ولایت شام داشت و شهر اذنه از بناهای اوست و به سال 136 هَ. ق . اداره ٔ مصر و مغرب فلسطین بدو محول گشت . وی ازجانب سفاح مأمور تعقیب مروان بن محمد شد و لشکریان صالح مروان را کشته سر او را نزد صالح فرستادند وصالح زبان او ببرید و سر را نزد سفاح روانه داشت . صالح به سال 151 به دمشق درگذشت . رجوع به ابن اثیر ج 5 صص 203 - 204 و حبیب السیر جزء سوم از ج 2 ص 74 و مجمل التواریخ والقصص ص 320 و عقدالفرید ج 5 ص 226 شود.
ترجمه مقاله