ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن شیرزاد. ابن عبدربه گویداو در زمره ٔ کسانی است که خود را به کتابت معروف ساخت ، لیکن کاتب نبود و یکی از شعرا در هجو وی گوید:
حمار فی الکتابة یدّعیها
کدعوی آل حرب فی زیاد
فدع عنک الکتابة لست منها
ولواغرقت ثوبک فی المداد.

(عقدالفرید ج 4 ص 256).


ترجمه مقاله